ایده اولیه این طرح هفت، هشت سال پیش، از خاطره واقعی یکی از افراد در ذهنم زده شد. ماجرای واقعی تیمارستانی که در انجا مشغول کار بوده و ادمهایی که خود را پیامبر میخواندند و کسی که خودش را خدا میدانسته و مورد احترام دیگر پیامبران تیمارستان بوده. سالها با این خاطره درگیر بودم تا در نهایت یک شب که در کنار معشوق سابقم ف خوابیده بودم، گل این طرح شکفت. کسانی که آنرا خواندهاند میگویند طرح خوبیست اما به دلایلی مذهبی امکان ساخته شدن ندارند. حساسیتهایی که به نهایت برایم عجیب و غریب بود و اصلا یک درصد این مفاهیم و اندیشه ها به ذهن خودم خطور نکرده بود. این فقط یک طرح ساده است که ایده تقریبا بکری دارد و گیشه خوبی هم داشت داشت. همین. اگر دوست داشتید با دقت بخوانیدش و خودتان در ذهنتان بسازید و جزییاتش را دریابید: (دلایل اینکه چرا این طرحها در اینجا قرار گرفته در پست: http://hivha.rozblog.com/post/83 )
متن کامل در ادامه مطلب
وبلاگ ،انجمن و شبکه اجتماعی اچ ای وی مثبت منبع
درباره این سایت